❇️ یک داستان، یک درس
⭕️ آیا مقصد شما را هم اسب‌تان تعیین می‌کند؟
مردی به سرعت و چهار نعل با اسبش می تاخت.
این‌طور به نظر می‌رسید، که به جای بسیار مهمی می‌رفت
مردی کنار جاده ایستاده بود
فریاد زد: کجا می‌روی؟!
مرد اسب سوار جواب داد: نمی‌دانم از اسبم بپرس
این داستان زندگی خیلی از مردم است!
بسیاری از افراد سوار بر عادت‌ها و باورهای غلطشان می تازند بدون اینکه بدانند کجا می‌روند “دان هارد”
“عادت”
عادت ، ناجوانمردانه‌ترين بيماری‌ست، زيرا هر بداقبالی را به ما می‌قبولاند، هر دردی را و هر مرگی را.
در اثر عادت ، در كنار افراد ِ نفرت‌انگيز زندگی می‌كنيم ، به تحمل زنجيرها رضا می‌دهيم ، بی‌عدالتی‌ها و رنج‌ها را تحمل می‌كنيم. به درد ، به تنهائی و به همه چيز تسليم می‌شويم.
پس از آن که ابن ملجم ملعون بر فرق آقا امیرالمومنین علیه السلام ضربت شمشیر زد،
حضرت دستور دادند او را حاضر کنند و بعد
از او سوال کردند. آیا من امام بدی برای شما بودم؟من می‌خواستم روح تو را زنده کنم و تو مرا کُشتی؟!
انسان از بی‌معرفتی مردم آن زمان جگرش میسوزد که از بین امام شان، آن حجت خدا، آن خلیفة الله، آن عقل کل که مظهر تمام خوبی‌ها بودند و آن معاویه ای که مظهر جهل و نادانی
بود، معاویه ملعون را انتخاب کردند.
? نقاط ضعف عجیب این انسان مغرور❗️
امیرالمومنین علیه السلام:
? مِسْکِینٌ ابْنُ آدَمَ مَکْتُومُ الْأَجَلِ مَکْنُونُ الْعِلَلِ مَحْفُوظُ الْعَمَلِ تُؤْلِمُهُ الْبَقَّةُ وَ تَقْتُلُهُ الشَّرْقَةُ وَ تُنْتِنُهُ الْعَرْقَةُ
?بیچاره آدمیزاد اجلش پنهان، بیماری هایش پوشیده اعمالش نوشته شده ،پشه ای او را آزار می دهد جرعه ای گلوگیرش شده او را از پای در می آورد، و عرق کردنی او را بدبو می سازد
نهج البلاغه حکمت 419
امام علی علیه السلام:
یَوْمُ اَلْمَظْلُومِ عَلَى اَلظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ اَلظَّالِمِ عَلَى اَلْمَظْلُومِ
روز انتقام مظلوم از ظالم، شدیدتر از روز ستم کردن ظالم بر مظلوم است
نهج البلاغه، حکمت 241
