یک داستان، یک درس
نوشته شده توسط خديجه نورعلي در 24 فروردین 1400 in شهدا, حضرت علی (علیه السلام ), احاديث, داستان هاي جالب, آموزنده
❇️ یک داستان، یک درس
⭕️ آیا مقصد شما را هم اسبتان تعیین میکند؟
مردی به سرعت و چهار نعل با اسبش می تاخت.
اینطور به نظر میرسید، که به جای بسیار مهمی میرفت
مردی کنار جاده ایستاده بود
فریاد زد: کجا میروی؟!
مرد اسب سوار جواب داد: نمیدانم از اسبم بپرس
این داستان زندگی خیلی از مردم است!
بسیاری از افراد سوار بر عادتها و باورهای غلطشان می تازند بدون اینکه بدانند کجا میروند “دان هارد”
⭕️گاهی توقف کنیم، از خودمان بپرسیم ؛
اسب و مرکب مناسبی انتخاب کردهام؟
عادات، ذهنیتها و باورهای رایج ام مرا به کدام سو می برند؟
هدف و مقصد مطلوب من کجاست؟
برای رسیدن به مقصد چه باور/عادت هایی را باید دور بریزم و چه عادت/باورهایی را باید تقویت و یا ایجاد کنم؟
مهارت کافی برای تغییر عادات و باورهای ناپسند و ناکارآمد را دارم؟
تغییر را از کجا باید آغاز کنم؟
و…
فرم در حال بارگذاری ...