تو پارک نشسته بودم داشتم تو گوشی فیس بوکمو چک می کردم.
یه پسر پنج شش ساله اومد گفت: عمو یه آدامس می خری؟
گفتم: همرام پول کمه ولی میخوای بشین کنارم، الان دوستم میاد می خرم.
گفت: باشه و نشست کنارم
بعد مدتی گفت: عمو داری چیکار می کنی؟
گفتم: تو فضای مجازی می گردم.
گفت: اون دیگه چیه عمو؟
کلامی از شیخ بهایی:
آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا:
اگر بسیار کار کند، میگویند احمق است !
اگر کم کار کند، میگویند تنبل است !
اگر بخشش کند، میگویند افراط میکند !
اگر جمع گرا باشد، میگویند بخیل است !
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ
ﺑﺮﺍﻱ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺧﺴﺘﻪ ﻗﺪﺭﻱ ﻋﺸﻖ،
ﺑﺮﺍﻱ ﮔﺎﻣﻬﺎﻱ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺩﺭ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻗﺪﺭﻱ ﻋﺰﻡ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺯﺧﻤﻬﺎ ﻣﺮﺣﻢ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺧﻤﻬﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ،
ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺮﺳﺶ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻣﺎ ﭘﺎﺳﺦ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﺎﺭﺍﻥ،
زمین خوردن مهم نیست…
مراقب باش کسی را زمین نزنی…
با کلامی تلخ
یا قضاوتی نابجا….
منبع : ويسگون
